حال من گفتن ندارد...
آه اگر باز به
سویم آیی...
دگر از کف ندهم
آسانت....!
((فروغ فرخزاد))
آه...
سهم من اینست
سهم من
آسمانیست که آویختن پردهای آن را از من میگیرد
نگه دگر به سوی من چه می کنی؟
چو در بر رقیب من نشسته ای
به حیرتم که بعد از این فریب ها
تو هم پی فریب من نشسته ای